طلوع رهایی رستــا (شعبه ابوذر)

ترک و درمان اعتیاد بدون نیاز به بستری شدن

طلوع رهایی رستــا (شعبه ابوذر)

ترک و درمان اعتیاد بدون نیاز به بستری شدن

طلوع رهایی رستــا (شعبه ابوذر)

علائم هشدار دهنده عود مجدد

سه شنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۳۶ ب.ظ

بنام خالق یگانه ومهربان

در این مطلب فهرستی از نشانه های رایج و متداولی  که اخطار می دهند یک مصرف کننده  در حال بهبودی در خطر مصرف دوباره مواد مخدر قرار گرفته است گفته می شود. با آگاهی و شناخت علائم هشدار دهنده لغزش ، که اغلب بر اثر تغییرات در عواطف و احساسات، افکار و رفتارهای مصرف کننده های در حال بهبودی بروز می کنند، شانس بیشتری برای اتخاذ تدابیرلازم برای پیشگیری از عود مجدد و حفظ بهبودی خواهیم داشت....

١. تغییرات در افکار

٢. تغییرات در دیدگاه

٣. تغییرات در رفتار

 عود مجدد یک فرآیند است و از سه مرحله مختلف تشکیل شده است: ،عود احساسات و عود افکار و عود جسمی که در این مرحله سرانجام مصرف مواد مخدر از سر گرفته می شود. اما در بین این مراحل نشانه ها و علائم فراوانی وجود دارد که اخطار می دهد که بهبودی در خطر است. نشانه های عود مجدد در دوران بهبودی، خود را به شکل ناتوانی در کنار آمدن  با احساسات و تغییر در طرز فکر، برداشت ها و رفتارها، نشان می دهد و اگر این نشانه ها  نادیده بگرفته شود، سرنوشتی جز بازگشت به مصرف مواد مخدر و عود کردن بیماری اعتیاد نخواهید داشت. علت اصلی عود مجدد بسیاری از مصرف کنندگان در حال بهبودی بی توجهی به اخطارهای عود مجدد است. بیشتر به این دلیل نشانه ها نادیده گرفته می شود، چون تصور می کنیم که مواد مصرف نکرده ایم در نتیجه جای هیچ گونه نگرانی نیست و کیفیت بهبودیمان خوب است؛ که البته این طرز فکر چیزی جز فریب دادن خودمان نیست. اما چنانچه در حال بهبودی هشدارها و اخطارها را بشناسیم و متوجه بروز تغییرات در افکار و رفتار  بشویم آن وقت شانس بیشتری برای حفظ بهبودی خواهیم داشت .

 خلاصه ای از تغییراتی که معمولاً در طرز فکر، دیدگاه و رفتار مصرف کنندگان در حال بهبودی پیش می آید و منجر به  مصرف دوباره مواد مخدر می شود، ارائه شده است:

۱– تغییرات در افکار

 

۱. آشفتگی احساسی

زمانی که مشکلات روزمره  غیر قابل تحمل می شوند و  نمی دانیم که چگونه باید با فشارهای عصبی ناشی از این مشکلات کنار بیائیم. این حالت بیشتر در مواقعی زیر اتفاق می افتد:

  • زمانی که بهبودیمان را در اولویت اول زندگی خود قرار نمی دهیم و اجازه می دهیم مسائل دیگر از اهمیت بیشتری برایمان برخوردار شوند و وقت و انرژی ما را صرف کنند.
  • زمانی که اصول ” فقط برای امروز ” را در زندگیمان رعایت نمی کنیم و وقت مان را با افسوس خوردن به حال گذشته و یا نگرانی از آینده صرف می کنیم.
  • زمانی که زندگی در حال بهبودی خود را نپذیرفته و با آن کنار نمی آئیم و اجازه می دهیم تا رنجش ها ذهنمان را به خود مشغول کنند.
  • زمانی که مشکلات زندگیمان را نادیده می گیریم و اجازه می دهیم تا روی هم انباشته شده و بزرگ تر و بزرگتر شوند.

۲. تفکر افراطی

  • با خود فکر می کنیم که هیچ کس در بهبودی ما را درک نمی کند و قادر به کمک کردن به ما نیست.
  • با خود فکر می کنیم که مشکلاتمان بسیار جدی و بزرگ است و ما هرگز نمی توانیم از پس آنها بر بیائیم و یا در برابر آن ها ایستادگی کنیم.
  • با خود فکر می کنیم که مشکلاتمان با سایر مصرف کنندگان در حال بهبودی متفاوت بوده و نمی توانیم از حمایت جمعیت استفاده کنیم.
  • انتظار داریم چون در بهبودی به سر می بریم، دیگران از جمله اعضای خانواده و دوستانمان باید ما را بیش از حد مورد توجه و اقبال قرار دهند.

۳. بازگشت به انکار

زمانی که احساسات واقعی خود را به طور صادقانه با دیگران در میان نمی گذاریم و آنها را از سایرین پنهان می کنیم. زمانی که بدتر شدن وضعیت روحی و روانی خود را نادیده گرفته و وانمود می کنیم که در زندگی و در برنامه بهبودی ما همه چیز رو به راه است؛  در حالی که واقعیت چیز دیگری است. نمونه هایی این گونه انکارها عبارتند از:

  • دروغ گفتن درباره احساسات واقعی خودمان
  • وانمود کردن به اینکه در زندگی و برنامه بهبودیمان هیچ اشکالی وجود ندارد
  • کمک نخواستن از دیگران
  • مشارکت نکردن صادقانه در جلسات و نگفتن حقیقت درباره شرایط خودمان به راهنما
  • دو رویی کردن – صرف کردن وقت برای راضی نگه داشتن دیگران به جای صادق بودن با احساسات خود
  • یادآوری خاطرات خوش مصرف مواد مخدر و انکار بلاهایی که اعتیاد به سر ما آورده است
  • انکار کردن میزان و شدت مصرف و اینکه مصرف مواد در زندگی تا چه اندازه به ما آسیب رسانده است

۴. رفتارهای تدافعی

زمانی که کسی می خواهد به ما کمک کند یا هوشیارمان کند، در برابر او جبهه می گیریم و از خود رفتارهای تدافعی نشان می دهیم. نمونه هایی این گونه حالت ها عبارتند از:

  • از دریافت حمایت و کمک های جمعیت خودداری می کنیم و برای حل مشکلات فقط به خودمان تکیه می کنیم
  • نرفتن به جلسات، ندیدن راهنما
  • رنجیده خاطر شدن و عصبانی شدن از دست کسانی که می خواهند به ما کمک کند و منزوی کردن هر چه بیشتر خود
  • خانواده، کار و بقیه را مسئول مشکلات خود دانسته تا بهانه ای برای مصرف دوباره مواد مخدر به دست بیاوریم

۵. بدبینی و گریز

زمانی که احساس افسردگی، بی رمقی و کمبود انرژی می کنیم. وقتی آن چنان افسرده و پریشان هستیم که برای این که اندکی آرامش به دست آوریم و از مشکلات فرار کنیم به فکر مصرف دوباره مواد می افتیم. در این گونه مواقع افکار زیر به سراغمان می آیند:

  • هر احساسی را بد و ناگوار می دانیم و می خواهیم از آن فرار کنیم.
  • دیدگاه و نگرشی منفی و سیاه نسبت به زندگی و برنامه بهبودی   پیدا می کنیم. همه امید خود را از دست می دهیم و نمی توانیم زندگی خوبی را برای خودمان تصور کنیم.
  • انتظارات غیر واقعی و بلند پروازانه درباره بهبودی مان پیدا می کنیم و می خواهیم که فوراً معجزه ای اتفاق بیفتد و همه مشکلات ما حل شود.
  • توقع داریم که زندگی در حال بهبودی ما همیشه خوب باشد و هیچ برنامه و راهکاری برای کنار آمدن با رویدادهای بد احتمالی در زندگی نداریم.

۶. افراط و تفریط

 مواقعی که برای فرار از مشکلات و احساسات خود به رفتارها و کارهای افراطی متوسل می شویم و می خواهیم بیش از اندازه اطرافیانمان را تحت کنترل خود در آوریم. مواقعی که برای کم کردن از فشارهای عصبی و سرخوردگی های خودمان سعی می کنیم تا به دیگران زور بگوئیم و آنها را مطیع خود کنیم. ممکن است که در این مواقع  متوجه نباشیم که رفتاری زورگویانه داریم و برای فرار از مشکلات به این روش متوسل شده ایم. در این گونه مواقع است که ممکن است رفتارهای زیر را انجام دهیم:

  • تلاش می کنیم تا دیگران را تحت کنترل خود در آورده تا از این طریق بتوانیم احساسات و مشکلات خود را مهار و کنترل کنیم. در حالی که این گونه کارها در واقع تلاشی بیهوده برای منحرف کردن و نادیده گرفتن واقعیت های زندگی است.
  • سوء استفاده از داروهای تجویزی برای به دست آوردن کمی نشئگی – در این مواقع طرز فکرمان ما را متقاعد می کند که چون این داروها به تجویز یا با نسخه پزشک هستند مصرف کردن آنها اشکالی ندارد.

۷. وسوسه

زمانی که وسوسه مصرف مجدد به سراغمان می ‌آید، متقاعد می شویم که تنها راه نجات از بدبختی ها و مشکلاتمان مصرف دوباره مواد مخدر است. درچنین مواقعی افکارمان ما را مجاب می کنند که فقط با مصرف مواد است که می توانیم قدری آرامش پیدا کنیم. در این مواقع ما معمولاً دلمان می خواهد تا خودمان را در شرایط پر خطر قرار دهیم تا یادی از حالت نشئه بودن کرده باشیم. با قرار دادن خودمان در شرایط پر خطر، وسوسه مصرف مواد در ما فعال می شود. نمونه های چنین حالت هایی عبارتند از:

  • به دیدن دوستان معتاد قدیمی خود یا مکان هایی که  در آنجا مواد مصرف کرده ایم می رویم.
  • با یادآوری و خیالپردازی درباره مصرف مواد احساس نشئگی به ما دست می دهد.
  • خودمان را قانع می کنیم که فقط با یک نوع خاص از مواد مشکل داریم تا بتوانیم به سراغ ماده مخدر دیگری برویم.
  • خود را متقاعد می کنیم که از بیماری اعتیاد علاج پیدا کرده ایم و از این پس دیگر می توانیم مواد مصرف کنیم.
  • به خودمان وعده می دهیم که اگر اتفاق بدی در زندگیمان بیافتد به سراغ مواد مخدر خواهیم رفت مثلاً در مواقعی که یکی از اعضای خانواده مان فوت شود، کارمان را از دست بدهیم یا همسرمان ما را ترک کند؛ چراکه اعتقاد داریم مصرف مواد در این گونه مواقع اشکالی ندارد.
  • احساس حسادت و حسرت خوردن به حال کسانی که بدون مشکلات جدی، می توانند مواد مخدر یا روانگردان مصرف کنند.
  • پیدا کردن بهانه یا توجیهی برای مصرف دوباره مواد از جمله تقصیر را به گردن دیگران انداختن و ادعا کردن این که دیگران ما را به مصرف مواد “وادار” کرده اند.

۸.  عوارض خماری

تحمل عوارض خماری طبیعتاً دشوار است و باعث می شود که برای خلاص شدن از این عوارض خود را قانع کنیم که استفاده از مواد مخدر تنها راه چاره است. در مراحل اولیه بهبودی اصولاً افکار ما پریشان و آشفته است و نمی توانیم عاقلانه فکر کنیم. به علاوه از لحاظ احساسی و عاطفی نیز بسیار حساس و زود رنج هستیم. در این مراحل چون هنوز نمی توانیم طرز فکر و احساساتمان را بطور معقول و منطقی کنترل کنیم احتمال این که برای به دست آوردن آرامش و فرار از مشکلات مصرف مواد را دوباره شروع کنیم بیشتر است.

٢- تغییرات در دیدگاه

 

۱. خود اتکائی

  • من خودم به تنهائی می توانم بهبود پیدا کنم و احتیاجی به حمایت  ندارم.
  • من می توانم مصرف مواد مخدر را کنترل کنم.

۲. غرور

  • روش من بهترین و تنها راه ممکن برای حل مشکل اعتیاد است.
  • مشکلات من با مشکلات سایر اعضا تفاوت دارد. هیچ کدام از آنها  مشکلات مرا درک نمی کنند
  • من به تنهایی می توانم بهبود پیدا کنم و احتیاجی به کمک جمعیت ندارم.

۳. انکار

  • اعتیاد یک بیماری نیست، من فقط باید یاد بگیرم که چطور میزان و نوع مصرف مواد را کنترل کنم.
  • زندگی در بهبودی هیچ لذتی ندارد و من ترجیح می دهم که مواد مصرف کنم.
  • بیماری من درمان شده است و من دیگر مواد مصرف نخواهم کرد.
  • مشکل مصرف من به اندازه سایر کسانی که در جمعیت می بینم بد نیست.
  • زمانی که مواد مصرف می کردم از آن لذت می بردم و دوستان خوبی هم داشتم.
  • حرف ها و نظرات خانواده درباره من بی مورد است، و به نظر من بهبودی من خوب پیش می رود.

۴.  دیدگاه مغلوب

  • در دوران بهبودی هرگز لذت شادی را نخواهم چشید.
  • نسبت به بهبودی خود نا امید هستم.
  • چه دلیلی وجود دارد که من برای بهبودی تلاش کنم، با وجود این که می دانم دوباره مواد مصرف خواهم کرد
  • بهبودی برای من اهمیت ندارد. وقتی بهبودی من برای هیچ کس مهم نیست، چرا من باید به آن اهمیت بدهم.
  • هیچ کس این زحمت را به خود نمی دهد که بداند من در چه حالی هستم، چرا باید به دیگران اعتماد کنم.
  • اگر خودم را پشت مشکلات دیگران پنهان کنم و به آنها کمک کنم، در آن صورت نیازی نخواهم داشت که وقتم را به حل مشکلات خودم در بهبودی اختصاص دهم.

۵. توجیه

  • زمانی که زندگی من سر و سامان بگیرد، وقتی خانواده ام، کارم و وضعیت مالی ام سامان بگیرد، آن وقت می توانم دوباره مواد مخدر مصرف کنم.
  • به اندازه کافی برای بهبودی زحمت کشیده ام، الان لیاقت آن را دارم که مدتی به خودم استراحت بدهم و دوباره مواد مخدر مصرف کنم و زندگی را زیاد سخت نگیرم.
  • مشکلات من بسیار بزرگ و ناگوار هستند و من هرگز نخواهم توانست آنها را حل کنم پس بهتر است خودم را با مصرف مواد مخدر آرام کنم.
  • طرز فکر من قابل تغییر نیست، من همینم که هستم و بهتر است که زندگی خودم را دنبال کنم.
  • مشکل من مواد مخدر نیست، بلکه محل زندگی و کارم هستند که مشکل اصلی زندگی من محسوب می شوند؛ اگر اینها را تغییر بدهم یا کنترل کنم می توانم دوباره استفاده از مواد مخدر را آغاز کنم.
  • مشکل من افسردگی است و استفاده از مواد مخدر شرایط روحی و حال من را بهتر می کند.
  • ٣- تغییرات در رفتار

    رفتارهایی که ممکن است فرد را به سمت عود مجدد و بازگشت به بیماری اعتیاد ببرند عبارتند از :

    • کم کردن دفعات شرکت در جلسات جمعیت
    • خودداری کردن از ملاقات و مشارکت با راهنمایمان
    • در پیش گرفتن رفتارهای پر خطر همچون دیدن افراد، رفتن به مکان ها و قرار گرفتن در وضعیت هائی که باعث فعال شدن وسوسه و تحریک شدن ما می شوند
    • بی توجهی به بهداشت و نظافت شخصی
    • بی توجهی به خواب و خوراک
    • کارهای امروز را به فردا انداختن
    • انجام رفتارهایی از روی اجبار


  • ۹۵/۱۱/۱۹
  • ۴۲۰ نمایش
  • جمعیت طلوع رهایی

نظرات (۴)

  • حسن سلطانی
  • سلام وخداقوت مطالب بسیارجامع وکامل بیان شده واز زحمات شما سپاسگزارم.
  • خراسانیان
  • با عرض ادب و احترام خدمت شما دو بزرگوار.وخداقوت بابت اموزشگری خوبتان.خانم سلطانی عزیز زحمات ارزشمندتان در عرصه خدمت واین حمایت شما از جمعیت ستودنی است.از صمیم قلب برای شما وخانواده ارزوی سلامتی و شادکامی دارم.
  • حسین فراهانی
  • با سلام
    عرض خداقوت به مسول محترم وبلاگ شعبه ابوذر به جهت مطالب جامعی که در مورد عود مجدد بیان شده است و به طور حتم با شناخت این عوامل و دوری از انها احتمال بازگشت مجددمان را کاهش میدهیم.امید که با عملکرد به اینگونه اموزشها بتوانیم احتمال عود مجدد را در خود به حداقل برسانیم.
    پاینده باشید
    باسلام و عرض خدا قوت 

    ممنون و سپاس از مطالبی که در وبلاگ شعبه ابوذر قرار میدهید 

    سرکار خانم سلطانی خدا قوت عزیزم 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">