انتخاب احساسات
درقسمت قبل گفتیم , شما مسئول احساسات خود هستید , این شمایید که می توانید درباره هر چیز فکر کنید.البته در صورتی که چنین تصمیمی بگیرید آیا از خود پرسیده اید از غم , دلتنگی یا آزردگی نتیجه یی عایدتان خواهد شد؟آنگاه به شکلی جامع وکامل در مورد افکاری که شما را به سوی چنین احساسات طاقت فرسایی سوق می دهند , تحقیق ومطالعه نمایید.در این قسمت باچگونگی کنار گذاشتن غم و اندوه آشنا خواهیم شد....
کنارگذاشتن غم واندوه
فکر کردن به روش های تازه ,کار چندان ساده ای نیست. شما به مجموعه ای از افکار و عاداتی که تا به حال پذیرفته اید مستلزم تلاش بسیار است . خوشحالی کار ساده ای است اما ترک عادت غصه خواری می تواند دشوار باشد.
خوشحالی یکی از حالات طبیعی انسان بودن است . وقتی به چهره کودکان خردسال نگاه می کنید, به سادگی می توانید آن را مشاهده نمایید.آنچه که دشواراست , نادیده گرفتن تمامی بایدها و می بایست هایی است که از گذشته درذهن تان جای گرفته اند.
پذیرش مسئولیت فردی با آگاهی آغاز می شود . هر وقت از این دست رو به رو می شوید که «او احساسات مرا جریحه دار کرد »نفس خود را در سینه حبس کنید وبه خود یادآوری نمایید که در این لحظه چه می کنید.
تفکر جدید نیاز به آگاهی از طرز تفکر قدیمی تان دارد.شما به لحاظ الگوهای فکری عادت کرده اید, علت احساسات خود را بیرون از خودتان جست وجو کنید .شما طی هزاران ساعت چنین طرز تفکری را در ذهن خود تقویت کرده اید و اکنون هزاران ساعت دیگر را به فکر جدیدتان اختصاص دهید.
زمانی را به یاد آورید که در حال تعلیم رانندگی با اتومبیل دنده یی بودید , مشکلاتی که با آنها دست وپنجه می کردید به نظرتان لاینحل می آمدند. آگاهی پس از هزاران تمرین , اشتباه وتلاش مجدد , بالاخره روزی رسید که سوار اتومبیل خود شدید و به راه افتادید...نه مقدماتی , نه تکانی و نه فکر کردنی . حالا رانندگی جزیی از طبیعت ثانوی شما شده است . چطور از عهده این کار برآمدید؟ با دشواری زیاد , ساعت ها فکر , یادآوری و تلاش.
شما عادت فعلی تان را یک عمر در خود تقویت کرده اید , شما خود به خود غمگین , خشمگین , دلگیر یا ناامید می شوید چون از سالهای بسیار دور یاد گرفته اید که این طور فکر کنید. شما رفتار خود را پذیرفته اید و هرگز در صدد مقابله با آن برنیامده اید, اما اگر بخواهید می توانید یاد بگیرید که غمگین , خشمگین , دلگیر ویا نا امید نباشید. درست به همان نحوی که این رفتارهای خود ویرانگرانه را آموخته اید.
قبول مسئولیت فردی مستلزم چیزی بیشتر از یک زمینه سنجی صرف روی افکار جدید است . این کار نیاز به عزم جدی برای شاد زیستن , مبارزه کردن واز میان برداشتن همه افکاری دارد که نوعی مانع تراشی های خود خواسته و توأم با غم واندوه را در شما پدید می آوردند.
انتخاب - نهایت آزادی شما
مسأله این نیست که آیا قادریداحساسات خود را کنترل کنید یا نه , بلکه این است که می خواهید چنین کنید یا نه ... قبل از چنین انتخابی چقدر باید عذاب بکشید ؟ بعضی افراد به جای مهار کردن احساسات شان , کارهای احمفانه را ترجیح می دهند چون سودی که از جلب ترحم عایدشان می شود به مراتب بیشتر ا چیزی است که از شاد زیستن به دست می آورند.
نکته مهم این است که شما در هر لحظه از زندگی , توانایی آن را دارید که شادی را انتخاب کنید یا لااقل غمگین نباشید. ممکن است چنین فکری تنها یک لحظه به ذهن تان خطور کند اما بهتر است قبل از اینکه به آن پاسخ منفی بدهید دقیقاً به آن بیندیشید , کنار گذاشتن آن به معنای تسلیم شدن است . انکار آن , باور این نکته است که کس دیگری غیر از شما مسئول احساسات شماست.
انتخاب شاد زیستن ساده تر از ادامه دادن روش هایی است که هر روزه زندگی تان را دچار اختلال می سازند.
ادامه دارد...