مدیریت احساسات ( قسمت اول )
به نام خالق یگانه ومهربان
کارگاه آموزشی در مورخه 96/9/2 با موضوع مدیریت احساس به دبیری و آموزشگری سرکار خانم موسوی در شعبه مرکزی برگزار گردید.
همواره در طول زندگی روزمره ما دائم اتفاقاتی در حال رخ دادن است , اخباری که می شنویم , افکاری که از سرمان می گذرد و اعمالی که همگی می توانند در ما احساسات را به وجود آوردند که این احساسات به نوبه خود در شکل گیری رفتار ما مؤثر می باشند....
احساسات : مجموعه ای از عواطف و هیجانات است
در طول تاریخ عواطف نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند و همیشه فردی موفق بوده که توانسته افسار این احساسات را به دست بگیرد و آنها را در کنترل داشته باشد.
عواطف بر عکس رفتار کاملاً در کنترل خودمان است , دیگران کوشش خود را برای تأثیر روی احساسات شما به کارمی برند اما این باز خود شمائید که اجازه اعمال این تأثیرات را بدهید یا نه .
زیگموند فروید احساسات را این طور تعریف می کند : عواطف وهیجانات مجموعه ای گسترده از دریافت های ما می باشند که در شرایط خاص آنها را تجربه می کنیم و در فرآیند رفتاری ما تأثیر بسزایی دارند.
هیجان کلمه ای است که در فارسی بیشتر برای احساسات و حالات پرشور و پر انرژی استفاده می شود ولی در علم روانشناسی به تمامی حالات واحساس روانی مثبت و منفی که با علائم جسمانی و روانی همراه می باشد به کار می رود .
به تعبیر دیگر تغییرات جسمانی و روانی که مستقیماً به دنبال ادراک یک واقعیت تحریک کننده حاصل می شود.
هیجان نوعی پاسخ فیزیولوژیکی هستند که بدن را برای سازگاری آماده می سازند. بدن ما در حالت هیجان زدگی با حالت بی هیجانی خیلی فرق دارد . علائمی مانند افزایش ضربان قلب , عضلات تنیده , افزایش تنفس و...
هیجان ها همانند احساس گرسنگی برای موجود زنده جنبه کاربری دارد و باعث بقای آن می گردد.
نقاش ها معتقدند در طبیعت سه رنگ اصلی وجود دارد (آبی - قرمز - زرد ) از ترکیب این سه رنگ , ما بقی رنگ ها حاصل می شود.
روانشناسها هم می گویند در انسان سه حس اصلی وجود دارد ( عصبانیت - ترس - غم )که کنترل این سه احساس منجر به حس چهارم , شادی می شود.
خواص حس ها
عصبانیت :احساس قدرت , در موارد لزوم از حریم خود دفاع می کنیم.
علائم جسمانی دارد وقدرت فوق العاده ای در یک فرد ضعیف ایجاد می کند.
ترس : احساس امنیت مثل فرار از خطر وانرژی می دهد.
غم : آشتی با درون و با مردم ارتباط برقرار می کنیم.
عصبانیت + ترس = حسادت
غم + ترس = نا امیدی
پس در می یابیم که احساسات ما پیوسته نیاز به یک مدیریت آگاهانه وکنترل کننده دارد که به آن مدیریت احساس می گوییم.
این احساس ها در صورت تربیت مدیریت باعث رشد وتعالی می شود ودر غیر اینصورت شهر وجودمان را متلاشی می کند.
کارکردهای هیجانات
_ به زندگی طعم و رنگ می دهد.
_ می تواند وسیله همبستگی افراد شود.
_ پدیدهای اجتماعی هستند وارتباط ما را با دیگران تسهیل می کنند.
_ پایه واساس هنر می باشند.
_ عقل و منطق را تحت الشعاع خود قرار می دهند.
_ احساس های ما را به دیگران منتقل می کنند.
_ چگونگی پاسخ دهی دیگران را با ما تنظیم می کنند.
ضرورت مهارت مدیریت هیجان ها
وقتی احساسات به شکل کنترل نشده ابراز شوند , نه تنها کارکرد زیستی و اجتماعی برخورددار نیستند بلکه آسیب زننده هم می باشند, به عنوان مثال خشم کنترل نشده منجر به شکسته شدن حلقه ارتباطات بین فردی می شود. غم واندوه بیش از حد و ماندن در آن حالت باعث منزوی شدن و تنهایی , ترس و اضطراب باعث اختلال اضطرابی که خیلی شایع می باشد.
بسیاری از بیماریهای روان تنشی که نشانه های جسمی و پزشکی با خود به همراه دارند مثل اختلال های گوارشی , سردرهای تنشی , فشارخون , آسم و... با الگوی کنترل نشده ی هیجاناتی مثل اضطراب و خشم ارتباط دارند.
افرادی که مدیریت احساس ندارند بیشتر درگیر این بیماری ها و اضطرابها می شوند , زودتر هم می میرند.
مزایای مهارت مدیریت هیجان ها
_ سلامت ذهنی و عاطفی
_ ثبات ریختگی هیجانی
_ کاهش آشفتگی , استرس وناکامی
_ تعامل بهتر با دیگران و زندگی اجتماعی رضایت بخش
_ آسایش و شادکامی
_ عملکرد بهتر در نتیجه کنترل فشار هیجانی
_ توانمندی ( توانایی بهتر برای کنار آمدن با آنچه که زندگی از شما طلب می کند)
موانع مدیریت هیجان
برخی از افراد با متوسل شدن به توجیه های مختلف , شیوه رفتار و ابراز هیجانات منفی شان را امری طبیعی تلقی می کنند و مانع تغییر و پیشرفت خود در ضمینه مدیریت هیجان می گردند مثلاً :
_ طبیعی است که در این موقعیت آشفته شوم
_ این تنها کاری است که می توانستم انجام دهم
_ من اینجوریم, دست خودم نیست
_ اگر الان اینجوری واکنش ندهم زمینه را برای تکرار این شرایط محیا کرده ام
_ من یک عمر اینطوری بودم نمی تونم عوض شوم
مدیریت شناختی هیجان ها
هیجان ها بنابر ماهیتشان تحلیل رونده و تقریباً زودگذر هستند آنچه که مهم است آن است که بتوانیم در زمان اندکی قبل از رخ دادن هیجان ها آن را شناسایی کرده وسریعاً احساس خود را فرونشانی کنیم تا این احساس منجر به صادر شدن رفتاری نگردد که بعداً پشیمانی به دنبال داشته باشد.
خود آگاهی و شناخت نسبت به خودمان باعث می شود تا هیجان ها را شناسایی کنیم شناسایی هیجان ها این امکان را فراهم می کنند که یک گام به عقب رفته و در نظر بگیرید که اگر این حالت برای شخص دیگری اتفاق می افتاد و رفتار مناسبی که به او پیشنهاد می دهید چیست , یعنی از خود هیجان جداشده و بهتر تشخیص می دهید.
ادامه دارد...
- ۹۶/۰۹/۰۳
- ۴۳۷ نمایش