مراسم جشن هفتمین سالروز رهایی جناب اقای غفوری معاونت محترم طلوع رهایی رستا وصحبتهای ارزشمندشان
بنام خالق یگانه ومهربان
روز سه شنبه 96/1/22 جشن باشکوه هفتمین سالروز معاونت محترم طلوع رهایی رستا جناب آقای غفوری به راهنمایی جناب آقای حبیبی در شعبه ابودر برگزارشد.
این روز زیبا را به جناب آقای حبیبی وخانم موسوی راهنمایان بزرگوار وبه آقای غفوری وخانم آزاد وخانواده محترمشان تبریک عرض می نماییم....
صحبتهای جناب اقای غفوری در جشن هفتمین سالروز رهاییشان
خیلی خیلی خوشحال هستم که این روز را میبینم.تشکر میکنم از مسئولین و معاونت شعبه ابوذرسرکار خانم بهشتی و جناب اقای احمد عنبرستانی،تشکر میکنم از معاونت شعبه والفجر سرکارخانم هاشمی و جناب اقای عباس عظیمی ،تشکر میکنم از اقای مصطفی عظیمی سرپرست محترم جمعیت و جناب اقای ابراهیم همدانی پیشکسوت بنده و پدر جمعیت طلوع رهایی رستا،ولادت با سعادت حضرت علی ع را هم به همه عزیزان تبریک میگویم.تشکر میکنم از سرکار خانم موسوی بابت همه خوبی هایشان و زحماتشان ودر نهایت از خانواده اقای حبیبی و خود اقای حبیبی خیلی خیلی تشکر میکنم چرا که اگر امروز ایمان اینجا نشسته همه و همه به خاطر زحمات ایشان است و اگر سعادتی باشد وتا نفسی هست وبا اقای احسان حبیبی ادامه خواهیم داد.امروز خیلی خوشحالم وابتدا برای مادری که در بیمارستان بود دعا کردم وبعدبرای دانشپذیران.امیدوارم همه مرحله اولی ها به مرحله دوم برسند.این واقعا ارزوی قلبی من است.امیدوارم روزی به این آرمی که در پشت من هست برسیم همه دست هم را بگیریم تا هیچ کس در باتلاق اعتیاد نماندو هیچ خانواده ای از هم جدانشود.متاسفانه در جمعیت شاهد دو مورد جدایی بودیم که هیچ کاری ازدست ما برنیامداما امیدوارم دیگر شاهد این اتفاقات تلخ نباشیم.انشاله همه مادران به ارزوی قلبی شان که دیدن این روز است برسند.همینطور پدران که امروز هم روزشان است.امروز که پدر من بعد از چندین سال بر روی این صندلی ها نشست و یادم هست زمانی که روزهای اول رهایی من در کنارم بودندوامروز متوجه شدم گرد پیری بر چهره اش نشسته است.امیدوارم امروز پدری کند و به حق همین روز عزیز مرا حلال کند. واز ته قلبشان برای من دعا کند.من هیچ ابایی برای ابراز ایرادهایم و روبروشدن با عیوبم ندارم.ابتدا باید یادم باشد از کجا به کجا رسیدم.متاسفانه یا خوشبختانه من همیشه در سختی بوده ام ودر شرایط سخت و دشوارقرارگرفته ام.چه در زمان اعتیاد وچه در بقیه موارد زندگی.زمانیکه سرباز بودم و سرکار نمیرفتم روزها میشد که در کنار اتوبان منتظر موتور سواری بودم که مرا سوار کند و در طول مسیر به این که چه طور میتوانم برای مصرفم از او پول بگیرم فکر میکردم.اما خداروشکر که اون روزها گذشت و من هرگز ان روزها را فراموش نمیکنم.امروز خدارا شاهد میگیرم که فقط یک چیز باعث موفقیت من شد و آن گفتن صادقانه کلمه چشم و عملکردم بود.با گفتن این کلمه دنیای من تغییرکرد و عوض شد.همیشه وقتی به یک تازه وارد گفته میشد به راهنمایت چشم بگو این فقط برای من یک صوت و یک شعار بود اما کار به اینجا رسید که فقط با گفتن چشم روزگار من عوض شد.و اقای حبیبی با زحماتی که کشیدند و با گفتن اینکه تا اخرش کنارت هستم مرا به اینجا رسانید.ایشان پدری را در حق من تمام کردندولطف بسیاری در حق من نمودند.ایشان به حقیقت یک مرد واقعی هستند فردی هستند که تمام دغدغه خاطرشان رهایی افراد و برطرف کردن اعتیاد میباشد ودر اوج جوانی این کار خداپسندانه را سرلوحه کار خویش قرارداده اند مردی بزرگ هستند من برای ایشان ارزش زیادی قائل هستم و بسیار دوستشان دارم.از همسرم تشکر میکنم چراکه در این سالها زحمات زیادی برای من کشیده اندو متاسفم که زمان زیادی برای تفریح و گردش ندارم.از مادرم پدرم و خواهرم تشکر میکنم همچنین از مادر همسرم و پدر شان.توصیه من به دوستانم این است که یک کارخوبی از خود به یادگار بگذارید.به مردم خدمت کنید ودست همنوع خودرابگیرید و ان را سرلوحه کارخودقراردهید.قدر جمعیت واقای حبیبی را بدانید.قدر لحظات اینجا بودن رابدانید.اقای حبیبی با این باور که بابخشش صمیمانه واز ته قلب وبا حفظ ابرو میتوان فرصت دوباره ای به افراد داد به تلاش خود ادامه میدهد و واین فرصت دوباره را برایشان فراهم میکند.ایمان غفوری امروز اینجاست که تجدید پیمان کند.چرا که کار کار دشواری است.دادن انرژی مثبت به افرادی که گرفتارند بسیار دشوار است.اما من به عزیزانی که مسیر درمان را به درستی و به نحو احسن طی مینمایند دست مریزاد میگویم.من خوشحالم که درگروه رستا هستم وامیدوارم همه ما رستایی شویم .رستا کلمه ی بزرگی است و به معنای زنده شدن مردگان از طریق بند شیطان است .امروز ایمان غفوری باید محکم شود و سعی کند در قلب مردم باشد.در پایان برای تمامی پدرانی که درقید حیات نیستند دعا میکنم و امیدوارم خداوند روح انان را قرین رحمت نمایند.باتشکر.!!
- ۹۶/۰۱/۲۳
- ۴۲۷ نمایش