جشن باشکوه اولین سالروز رهایی دانشپذیر داریوش

به لطف و عنایت خداوند متعال حشن باشکوه اولین سالروز رهایی دانشپذیر داریوش به راهنمایی جناب آقای همدانی در مورخه 96/12/16 در شعبه مرگزی برگزار گردید.

این روز زیبا را به جمعیت طلوع رهایی رستا و راهنمایان گرانقدر جناب آقای همدانی و سرکار خانم ممیوند و دانشپذیر داریوش و خانم محترمشان تبریک عرض می نماییم.

صحبتهای ارزشمند دانشپذیر داریوش

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمام اعضای طلوع رهایی رستا تشکر میکنم از تمامی جمعیتی که برای تولد من زحمت کشیدند و قدم رجنه فرمودند. من خانواده دارم خواهر برادر مادر ولی شما همه خانواده من هستید. من احساس میکنم هیچ کس رو جز شما ندارم من شعار از روز اولم این بود و هست که حال و احساسی که اینجا میگیرم هیچ کجا ندارم. وقتی به این جلسات میام شادم تا زمانیکه ازاینجا برم بیرون و تا مدتی انرژی دارم.

ممنون و سپاسگذارم ازهمه دوستانی که تا به امروز من را حمایت کردند و همینطور از آقای حبیبی تشکر می کنم و از آشنایی با ایشان خداروشکر میکنم, ما با عملکرد خودمان می توانیم زحمات ایشان را جبران کنیم .

من تمام صحبتم با تازه واردین است مخصوصا جوانان باید بدانند که از اینجا چه چیزی میخواهند من الان که نگاه میکنم میبینم که 2 سال و8 ماه را بیهوده از دست دادم ولی گذشت به هر دلیل حالا که وارد این گروه درمانی شدید ازاین فرصتها استفاده کنید من مالی که ازدست دادم زیاد برایم مهم نیست فقط روزاییکه از را که  دست دادم برام ناراحت کننده است .

من در دوران مصرفم که متوجه نبودم و داشتم از موادم لذت میبردم ولی بیشترین عذاب رو به خانوادم دادم و اذیتشون کردم و درآخر صحبتم از همه خواهش میکنم برای وقتتون ارزش بگذارید تا نتیجه بگیرید تشکر میکنم از همسرم  که همه جا پابه پای من کمکم بود تا من این روز قشنگ را ببینم .

صحبتهای همسر این بزرگوار

 خیلی خوشحالم بابت امروز خیلی عالیه یه حس و حال خاصی دارم و از همه تشکر میکنم ازهمه راهنماها تشکر میکنم رهایی همسرم یک معجزه بود بچه های من دیگر پدرشان را باور نداشتند .

همسر من خیلی خوب بود قبل از اعتیادش بهترین همسر دنیا بود هم برای من و هم برای خانواده خودش خوب بود , یک مدیر به تمام معنا برای همه بود وهمه بهش احترام می گذاشتند.

همین آدم خوب دچار اعتیاد شد و تبدیل شد به پلیدترین آدم و انسان دیگری شد و رفتارش به قدری بد شد که خدا می داند تمام زندگیمان به هم ریخت تمام اموالمان رو ازدست دادیم و هر روز از روی نادانی خودم هم همه چیزم رو از دست می دادم. وقتی میگویند از روی بی اطلاعی کاری انجام ندهید برای اینکه ادامه بدهید نابودیست.

من وقتی با این جمعیت آشنا شدیم راهنمام خیلی به من کمک کرد و با آموزشهایی که دیدیم تلاش کردیم و موفق شدیم دختر و پسر من واقعا عاشقش هستند ولی با وضعیتی که به وجود آورده بود همسرم دیگر به عنوان پدر صداش نمی زدند.ولی امروز دوباره قابل احترام برای همه ما هستندو اخلاقش به فبل از اعتیاد دوباره برگشته و من ازخداوند تشکر میکنم که این روز قشنگ رو دیدم .

به همه دانشیاران عزیز توصیه میکنم که دو چیز را رعایت کنند, بخواهند و اینجا حضور پیدا کنند و خسته نشوند تا بتوانند نتیجه مطلوب بگیرند. از همه مسئولان هم تشکر میکنم.