گزارش تصویری از جشن دومین سال رهایی دانشپذیر حسن وخلاصه ای از صحبتهایشان

روز شنبه 96/1/26 جشن باشگوه دومین سال رهایی دانشپذیر حسن به راهنمایی جناب اقای همدانی در شعبه مرکزی برگزار شد.

این روز زیبا را به اقای همدانی بزرگوار وخانم رشیدی عزیز ودانشپذیر حسن ودانشیارشان خانم سلطانی تبریک عرض می نماییم....

خلاصه صحبتهای آقای دانشپذیر حسن

سلام عرض میکنم خدمت همه دوستان،اول ازهمه خدای خودم روشکرمی کنم،ازآقای احسان حبیبی تشکرمی کنم ایشان برای من وخانواده ام خیلی زحمت کشیدندوهمینطورازآقای همدانی که راهنمای عزیزم هستند،خیلی دوستشون دارم وهمینطورتشکرمی کنم ازخانم رشیدی که مثل مادرایشان رودوست دارم من همیشه مشکلاتم روبهشون میگفتم وسخنانشون مثل آب روی آتش بود،ازپدرم وبرادرم تشکرمی کنم،من دوره ای که اعتیادداشتم این عزیزان روخیلی اذیت کردم چون مصرف شیشه داشتم همه آرامش روچه درمنزل چه محل کارم ازبین برده بودم وهمیشه چهره حق به جانب میگرفتم،ازهمسرم خیلی تشکرمی کنم قبل ازواردشدن به گروه هیچ آموزشی نداشتم وچون زندگی خیلی به هم ریخته بودهمیشه روبروی من می ایستادن ولی وقتی آموزش گرفتند واقعابال پروازم شدنداگرزحمتهای ایشان نبودمن الان دوسال رهایی روجشن نمی گرفتم،همه مشکلاتمان زمان مصرف یکی بودولی من  به اجبارهمسروفرزندانم به گروه آمدم واعتیادهای پنداری خیلی زیادی داشتم وباورم فقط قطع موادبودهمیشه میگفتم چقدربیای وآموزشهای تکراری بگیری وغرورم به من میگفت من همه چیزرابلدم ولی بعدازمدتی فهمیدم هیچ چیزنمیدانم،درگذشته مشکلات زندگیم راباموادحل می کردم ومیگفتم مشکلی که من دارم راهیچکس ندارد،خداراشکرمی کنم که همسرم رادارم زندگیم رادارم ولی خیلی هاهستندکه همه اینهاراازدست داده اند،خوش به سعادت کسانی که جوان هستندویافرزندانشان کوچک هستندمن خیلی باآنهافرق دارم چون بزرگ شدن فرزندانم راندیدم،اینجاتنهاجایی هست که احساس راحتی دارم من اول به اجبارآمدم وعاشق موادم بودم بعدعاشق اینجاشدم وفهمیدم مواددرست است لذت داردولی به دردمن نمیخوردچون داشت اراده ام ،شخصیتم وزندگیم راازمن می گرفت اعتیادمثل مارخوش خط وخالیست که درظاهرزیباست ولی درباطن کشنده است،خداراشکرمیکنم که دوسال وهشت روزاست که وقتی به بیرون میروم نقاب برچهره ندارم اگرمشکلی برای کسی بوجودآیدمی توانم کمکش کنم من هرسری که عودمیکردم مصرفم بیشترمی شدوهمیشه حال بدی داشتم وقتی امدم فهمیدم بایدزندگیموجمع کنم واون آرامش روبه زندگیم برگردونم،خیلی ازسرمایه داران هستندکه حسرت یک لحظه آرامش رودارن من تااونجاکه تونستم سعی کردم باصبـراون آرامش رفته روبه زندگیم برگردونم وتنهاچیزیه که تواین مسیرکمکم کردنمازاول وقت وخلوت باخدای خودم بودکه داشتم وبه من آرامش می دادکه هروقت مشکلی برام بوجودمی آمد،میگفتم امتحانیست ازجانب خدا،خداخیلی زیباست وبه من کمک کرداعتیادهای پنداریم راشناسائی کنم وباموادم تسویه حساب کنم ،فرصت هاووقت هاهیچ وقت برنمیگردن ازاونهاخوب استفاده کنیم،درسختی راه اگرعاشق باشیم کیفیت کارهمیشه عالی میشه، همه شمارودوست دارم.